پیدایت می شوددر خیابانهاکنار همان رودخانه ای که لبانت با لبانم می رقصیدپیدایت می شوددر هیاهوی روزهای سردکنار همان نقطه ایکه سکوت می کردمتا دلتنگی اتوجودم را ببلعد. بخوانید, ...ادامه مطلب
نخست دیر زمانی در او نگریستمچندان که چون نظر از وی باز گرفتمدر پیرامون منهمه چیزی به هیأت او درآمده بودآنگاه دانستم که مرا دیگراز او گریز نیست., ...ادامه مطلب
شب میرسد از راه مثل پیرمرد غمگینی که سالها پیش از این شهر رفت چمدانش پُر از لباسهای کهنۀ زنی بود زنی که در کودکی گفته بود دوستت دارم.,یانیس ریتسوس,یانیس ریتسوس احمد شاملو,یانیس ریتسوس دانلود,یانیس ریتسوس زمان سنگی,يانيس ريتسوس ويكيبيديا,يانيس ريتسوس شاملو,يانيس ريتسوس,يانيس ريتسوس pdf,يانيس ريتسوس قصائد,يانيس ريتسوس اشعار ...ادامه مطلب