هدف این وبلاگ ارائه رباعیات، قطعه ها، غزل ها، دوبیتی های زیبا و ناب ادب پارسی و کلاَ شعر در انواع قالبهای کوتاه نظیر هایکو، طرح، سه گانی و همچنین برای انس و الفت دائم با شعر و ادبیات است. بخوانید, ...ادامه مطلب
هدف این وبلاگ ارائه رباعیات، قطعه ها، غزل ها، دوبیتی های زیبا و ناب ادب پارسی و کلاَ شعر در انواع قالبهای کوتاه نظیر هایکو، طرح، سه گانی و همچنین برای انس و الفت دائم با شعر و ادبیات است. بخوانید, ...ادامه مطلب
هدف این وبلاگ ارائه رباعیات، قطعه ها، غزل ها، دوبیتی های زیبا و ناب ادب پارسی و کلاَ شعر در انواع قالبهای کوتاه نظیر هایکو، طرح، سه گانی و همچنین برای انس و الفت دائم با شعر و ادبیات است. بخوانید, ...ادامه مطلب
از بهار تقویم می مانداز مناستخوان هایی که تو را دوست داشتند., ...ادامه مطلب
خورشید مردّد است، کمرنگ شدههر چیز که دست می زنم سنگ شدهانگار که حال و روز دنیا خوش نیستشاید که دلت برای من تنگ شده, ...ادامه مطلب
تو همان شعریکه دهان به دهانبه دهان من رسیده استتو را برای هیچ کس نخواهم خواند., ...ادامه مطلب
روز رفتنت خودش را به خواب زد مردی که مردن نمی دانست., ...ادامه مطلب
حلقه تا بر سر زلف تو گلندام افتاد هیچ دل نیست مگر آنکه در این دام افتاد در ازل پرده میان من و معشوق نبود در تعیّن شدم و کار به پیغام افتاد سر برآرم به جنون جامه به تن چاک زنم پرده پوشی چه کنم طشت من از بام افتاد در ره عشق سلامت همه در رنج و بلاست کام آنراست که دلخسته و ناکام افتاد مستی ما بود از گردش چشم ساقی سر و کار دگران است که با جام افتاد , ...ادامه مطلب
هی خدا جو! عشق می آيد پری جويت کند عشق می بايد که از اين رو به آن رويت کند ورد لبهايت اگر چون شيخ ذکر يا رب است می شود يک جفت چشم شوخ جادويت کند ای وکيل بی گناهان قاضی القضات نيز آمده تا خرقه ای را وقف گيسويت کند باد شاليزار شالت را به رقص آورده است هيچ کس جز من مبادا دست در مويت کند خوش به حال بوته ی ياسی که در ايوان توست می تواند هر زمان دلتنگ شد بويت کند بندگان در بند خويش اند از کسي ياري مخواه از خدا بايد بخواهی تا «منِ او» يت کند , ...ادامه مطلب
عشق چه به ناگهان بیاید چه به آهستگی ف&, ...ادامه مطلب
برایم شعر بفرست حتی شعرهایی که عاشق,یداللهی ...ادامه مطلب
صهبای سحر جام مرا می خواند صحرای خطر گام مرا می خواند وقت خوش رفتن است هان گوش کنید از عرش کسی نام مرا می خواند, ...ادامه مطلب
لنگه های درب چوبی حیاط گرچه کهنه اند بی غم اند خوش به حالشان که با هم اند.,عبداللهی ...ادامه مطلب
باز پاییز آمد تا بارانِ برگ ها پاک کند از زمین شعر سبز تابستان را.,علیرضا,خسروی ...ادامه مطلب
زلف تو بلند شاعرانه انبوه نگاهت آهوانه دزدیده نگاه تو مرا کشت آن لحظه که می روی به خانه می ریخت شلال گیسوانت با شانۀ باد روی شانه در کوچه به جز من و تو کس نیست دستی بکشم به موت یا نه؟ بر خنگ خیال من نشستی ای ماه وش عزیزدانه از گردش چشم تو نمانیم ما را چه به گردش زمانه , ...ادامه مطلب