اولین رنج بر می گردد به عصر دایناسورها وقتی که مادری نتوانست کودکش را از پرت شدن به دره نجات دهد آرام به شکاف سنگ ها برگشت رنج اما منقرض نشد هر پرنده در لانه اش جوجه ای را برای مهاجرت پرورش داد هر رودخانه دانه ای را تا دهانۀ آبشار بدرقه کرد که اجداد ما از درخت ها پایین آمدند و رنج بر دو پای خودش ایستاد بودن، فلسفۀ پیچیده ای نیست رنجی است کوچک که در زیر سنگی بزرگ زندگی می کند. , ...ادامه مطلب
شکفتی چون گل و پژمردی از من خزانم دیدی و آزردی از من بد آوردی وگرنه با چنین ناز اگر دل داشتم می بردی از من!,محمدعلی ...ادامه مطلب