سابیر هاکا

ساخت وبلاگ

هر انسانی گاهی برای زنده ماندن

نیازمند این است که دست کسی را بگیرد

دوست دارم زندگی کنم

با اینکه می دانم

زندگی هرگز خیال ندارد روی خوش به من نشان بدهد

چرا که هر بار دستی را گرفتم

دست هایم تاول زدند

و هیچ فرقی نداشتند؛

دست بیل

دست کلنگ

یا دست تو!

شعر کوتاه...
ما را در سایت شعر کوتاه دنبال می کنید

برچسب : سابیر هاکا,سابیر هاکا ویکی پدیا,سابیر هاکا, توت,سابیر هاکا شعر,سابیر هاکا مادر,درباره سابیر هاکا,اشعار سابير هاکا,اشعار سابیر هاکا,زندگینامه سابیر هاکا, نویسنده : mrobaiia بازدید : 342 تاريخ : يکشنبه 21 شهريور 1395 ساعت: 20:31