آرام کسی رد شده اما ضربانش
باید بنویسم غزلی تا هیجانش…
عطر خوش نعنای تو در حلقهای از دود
سرگیجۀ این شهر، من و نقش جهانش
آواز بیاتی و چه خوب است که یک شب
عریـان بشوی در وسط جامه درانش
از روی لب توست که در حاشیۀ قم
هی شعبه زده حاجحسین و پسرانش
این شعر فقط تاب و تب رد شدنت بود
چیزی که عیان است چه حاجت به بیانش
دنبالۀ موهای تو بر صفحۀ کاغذ
آرام کسی رد شده امـا ضربانش…
شعر کوتاه...برچسب : نویسنده : mrobaiia بازدید : 249