من شبم، یک شب دلگیر، سیاه، آلوده
تو پلنگی، به دل شب زده، ماه آلوده
مثل یوسف بری از خبط و خطا هستی و من
در تب عشق، به صد جوره گناه آلوده
هیچکس گرچه نپرسید که بعد از یوسف
به چه اندوه عمیقی دل چاه، آلوده
می رود چاه دلم پر شود از حسرت و حرص
بیش از این روح مرا، عشق! نخواه آلوده
به هم انگار بنا نیست من و تو برسیم
«ما» سرابی است که با آن شده راه آلوده
شب بی ماه و پلنگیم من و تو، افسوس
من به سودای تو دلخوش، تو به آه آلوده
شعر کوتاه...برچسب : مژگان عباسلو,مژگان عباسلو بیوگرافی,مژگان عباسلو شعر,مژگان عباسلو شعر زن,مژگان عباسلو گوگل پلاس,مژگان عباسلو متولد,گنجور مژگان عباسلو,دکتر مژگان عباسلو,زندگینامه مژگان عباسلو, نویسنده : mrobaiia بازدید : 245