بازی آفتاب و بارانند
سرخوشانی که در سماعی سرخ
پای کوبان و دست افشانند
گر نسیمی ز سوی دوست رسد
باغی از برگ های لرزانند
برگ ها می روند شاد ولی
زخم ها روی شاخه می مانند
گر چه گل دسته دسته پرپر شد
باز از این دست گل فراوانند.
برچسب : نویسنده : mrobaiia بازدید : 242