چو آفتاب رخت سایه بر جهان انداختجهان کلاه ز شادی بر آسمان انداخت سپاه عشق تو از گوشهای کمین بگشودهزار فتنه و آشوب در جهان انداخت حدیث حسن تو، هر جا که در میان آمدز ذوق، هر که دلی داشت، در میان انداخت قبول تو همه کس را بر آشیان جا کردمرا ز بهر چه آخر بر آستان انداخت؟ چو در سماع عراقی حدیث دوست شنیدبجای خرقه به قوال جان توان انداخت,فخرالدین عراقی,فخرالدين عراقی,فخرالدین عراقی شور عشق ...ادامه مطلب